زخم خورده پارت 2
·
1400/09/15 12:28
· خواندن 1 دقیقه
سلام مریکت شیپرای کیوت
مرینت با شنیدن ان صدا برمیگردد و به پنجره چشم میدوزد، متعجب از دیدن کت نوار پشت پنجره، کمی سرش را کج می کند و گیج و منگ به او خیره می شود.
کت نوار اشاره می کند که روی بالکن بیاید، مرینت خوشحال از دیدن پیشی کوچولوی خود و با کنجکاوی زیاد، از پله ها بالا میرود و وارد بالکن میشود.
کت نوار را میبیند که با ژست مردانه ای به نرده ها تکیه داده،با دیدن چشم های زمردی او سست می شود. چشم های سبز زیبا که زیر ان نقاب مشکیزیباتر به نظر می رسیدند و موهای طلایی ریخته شده رو صورتش ان را جذاب تر میکرد