پارت 2عشق جذاب من😈❤
میراکلس♕
عشق جذاب من😈❤پارت 2
ادرین:« اوکی فقدر باید بزاریش رو بلند گو
مرینت:« بده بده باش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرینت:« الو پرتقال
الیا:« الو بلوبری کـــــدومــــ گــــــوریـــــ هــــــســــتــــیـــ ســــهـ ســــــا عـــــتـــ جـــــوابــــ نــــمـــیــدیـــــ
مرینت:« آیییییی گوشمم اروم تر مشنگ گوشیم پیدا نمیکردم
الیا:« خوب
مرینت؛:« خب انتر چی کارم داشتی
الیا:« بیا با بچه ها بریم گشت و گذار
مرینت:« پسر خاله خرم اومد چجور بیام
الیا:« خوب با خودت بیا رش منم مبخوام پسر خالم نینو بیارم. بیارم
مرینت:« اوکی
الیا:« م..
مرینت:« تا اومد حرف بزنه قطش کردم 😈😅😅
الیا در ان سوی خانه خودش
الیا:« مـــــــــــــریـــــــــــــــنـــــــــــــــتـــــــــــ.مـــــیـــــکـــــشــــمـــــتــــــــ
😂
ادرین:« من خر هستم ها
مرینت:« پس چی هستی خری دیگه
ادرین:« اها پس نمیری
مرینت:« مقرم خوبشم میرم
ادرین:« نوچ نوچ نمیشه مامانت گفته بیام مراقبت باشم پس جایی نمیریم
مرینت:« ادریننن عزیزمممم خوشگلمممم ببخشیددد.
ادرین:« باز از این روش استفاده کرد هر موقع اتجام میده نمیتونم نه بگم
ادرین:« اوکی 😓
مرینت:« یو هو بردمممم*
(من:« بچه ها این علامت یعنی داره داخل ذهنش حرف میزنه این علامت(*))
مرینت:« برو اماده شو منم برم لباسم بپوشم
ادرین:« لباس پوشیدم رفتیم با یه دوست مرینت اسمش کلارا بود با الیا ملودی خودمون
کلارا:« مریی
مرینت:« چیه
کلارا:« ترو خدا بیا بریم بستنی بخوریم
مرینت:«من پول ندارم به الیا بگو
کلارا:« خسیس
الیا:« نوچ نوچ باید مری بخر
مرینت:«خودت بخر پرتقال.
الیا:« اوکی مرینت جون میخواهی به مدیر مدرسه بگم
مرینت:« حالا که یادم میاد منم بستنی میخوام بریم بستی خوری
ادرین:« چقدر فضولن اینا 😂
نینو:« اره داداش همینجوری هستن دو رپز که پیششون باشی هم زنده میشی از خنده هم دیونع میشی از کاراشون 😂😓
مرینت:« بچه ها بیاین فردا بریم کوه
الیا:« فکر عالی هست
کلارا:« اوکی خوب بریم
مرینت:« ادرین.نینو شما هم میاین فردا بریم کوه ما موافقت کردیم
ادرین:« اره منم میامد
نینو:« منم میام
بچه ها 2تا نظر لطفا نظر بدین خواهش میکنم
🤩✨❤